جدول جو
جدول جو

معنی غنی بالله - جستجوی لغت در جدول جو

غنی بالله
(غَ نی یُ بِلْ لاه)
الغنی بالله، محمد خامس هشتمین از ملوک بنی نصر 755- 760 هجری قمری). زرکلی گوید: محمد بن یوسف ابی الحجاج بن اسماعیل. وی از پادشاهان دولت بنی نصر بن احمر در اندلس بود. به سال 755 هجری قمری به پادشاهی رسید و لسان الدین بن خطیب را به وزارت گماشت. الغنی باللّه برادری به نام اسماعیل داشت. گروهی از مردم غرناطه بر وی گرد آمدند و او را بسلطنت برداشته غنی را برکنار کردند و لسان الدین را نیز به زندان انداختند. پس از آن غنی به سال 671 هجری قمری به وادی آش و از آنجا به تونس رفت و مدتی نزد پادشاه آنجا ابوسالم مرینی ماند، سپس به شفاعت او، لسان الدین آزاد شد. به سال 763 هجری قمری فرصتی برای غنی دست داد و به غرناطه آمد و کار حکومت را به دست گرفت و لسان الدین نیز به وزارت بازگشت، و پادشاهی او توسعه یافت و همه بلاد مغرب زیر تصرف او آمد. غنی حازم و داهی بود و به سال 763 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1006)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غَ بُلْ لا)
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاه که در 9هزارگزی جنوب باختری سنقر و 3هزارگزی باختر شوسۀ سنقر به کرمانشاه واقع است. دامنه و سردسیر است و 145 تن سکنه دارد که به لهجۀ کردی فارسی سخن میگویند. آب آن از درۀ محلی و محصول آن غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی زراعت و قالیچه، جاجیم و پلاس بافی است. در تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا